بـ ران ــا

قدم دوم

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۸ ق.ظ

انسان در درجۀ اول باید یاد بگیرد که در مقابل پدر و مادرش باادب باشد،

تا بعد نوبت به حفظ ادب و احترام نسبت به امام زمان برسد.

رعایت احترام پدر و مادر در خانواه به قدری مهم و اساسی است که می‌توان گفت همین مسأله باعث غربت و شهادت امیرالمؤمنین و امام حسین(ع) شد.

مشکل مردم در زمان علی(ع) و امام حسین(ع) این بود که آداب احترام به پدر و مادر و حفظ حرمت آنها را نمی‌دانستند و این مسأله به سطح جامعه سرایت کرده بود و تبدیل شده بود به بلد نبودن آداب ولایت‌مداری. 

قدم دوم در راه خودسازی یک یار آخرالزمانی حضرت مهدی عج ، احترام به پدر و مادر است...

این درس هم از سلسله درسهای آیت الله مجتهدی بود.

مطالب مرتبط:قدم اول

نظرات  (۱۰)

سلام
مطلب قابل توجهی بود و ای کاش اسم این عالم را می نوشتید .
۲۵ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۴۴ قلبم را ب حبّ ت خوش دار ..
مشکل مردم در زمان علی(ع) و امام حسین(ع) این بود که آداب احترام به پدر و مادر و حفظ حرمت آنها را نمی‌دانستند و این مسأله به سطح جامعه سرایت کرده بود و تبدیل شده بود به بلد نبودن آداب ولایت‌مداری.

اینو نمیدونستم
الانم نمیدونم!!!
یه کم سخته
سلام در همین رابطه یه صوت گذاشتم تووبم
پاسخ:
سلام
میام
انشالله بچه های خوبی باشیم برا پدر و مادرامون...

ممنون از یادآوری باران
۳۰ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۴۱ گلبرگ (قائم)
سلام بر شما ، با مطلب جدید در خدمتتون هستیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:
سلام
میام
الهی آمین
۳۰ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۲۴ مهدی زارعی
سلام
خدا قوت
پاسخ:
سلام
عاقبت شما بخیر.
سلام
ممنون استفاده کردم ..خسته نباشید
پاسخ:
سلام
خواهش.
۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۴۲ باران (رازی در منتهی الیه مشرق)
... زیر سنگ لَحَدم خوابیده‌ام. صورتم روی خاک است. بدنم لای سفیدی‌‌های کفن، کم‌کم دارد تازگی‌اش را از دست می‌دهد.
آن منِ دیگرم آن بالا این طرف و آن طرف می‌رود و به این و آن التماس می‌کند. دنبالشان راه می‌افتد تا شاید یک نفر ...
***
سلام و عرض ادب.
ادامۀ ماجرا را در "رازی در منتهی الیه مشرق" بخوانید.
پاسخ:
سلام 
ب روی چشم.
۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۴۱ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
:(
من ناراحتم ...آخه این پست رو دقیقا باید وقتی بخونم که با مامانم حرفم شد؟؟؟
آخه بگو مادر من اگه از وسواسیت کم کنی خب منم میام کمکت که مجبور نشی هی این پله هارو خودت بالاو پایین بری و سطل آب بریزه روی پله ها و تو منو دعوا کنی... و من باتو بحث کنم تقصیر کیه حالا؟؟
ولی خداییش کلی اون لحظه که آب ریخت خندیدم اونم بنده خدا خسته بود حرصش گرفت و .... هههههه
الان دیگه یه 2ساعتی هست دوست شدیم آخه اومد نهاری که من درست کرده بودم رو خورد
:)))

خدایا مارو ببخش
آخه پدرو مارد انقدر مهربونن که بچه هاشونو سراین موضوعات کوچیک (یعنی بنطر ما کوچیک) میبخشن ؛خدا ببخشتمون..
پاسخ:
احسنت بر شما
ب 
عبارتی
ایــ واللهــ

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی