خوشا جانی که جانانش تو باشی
خوشا دردی که درمانش تو باشی
همه شادی و عشرت باشد ای دوست
در آن منزل که مهمانش تو باشی
****
جان بیجمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد، حقا که آن را ندارد
با هیچکس نشانی زان دلستان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
دردی است در دل ما درمان نمیپذیرد
حقا که این معما، شرح و بیان ندارد
*****
اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
****
اگر بر جای من غیری گزیند دوست، حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
جهان فانی و باقی، فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینم
****
چندانکه زدم لاف کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد
****
هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا کسی که دارد با دلبری وصالی