دومین قدم
شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۴۸ ب.ظ
خدا تو خودت بازم شاهد باش که سعی میکنم زبانم را در راه تو خرج کنم.
درسته ی وقتایی از رو ناراحتی حرفهایی زدم که نباید میزدم و بازم تو خودت ببخش و
کمک کن البته میدونم که میکنی.
عزیزا، تو عزیزتر از جان ، مال و خانواده ای اما نتوانستم با زبانم این را ثابت کنم و بازم تو خودت زبانم را کمک کن.
زبانم وصف دنیا را میگفت اما از ذکر تو غافل.
زبانم عاجز از وصف تو ، تو خود زبانم را در دست گیر.
در سحرگاه غافل بودم تا بتوانم زبانم را گویا کنم از ذکر تو.
این زبان باید آماده شکرتو باشد و پر از گفتن هایی از عشق به تو.
دیگر زبانم را نمی گشایم به هر سخنی.
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
یا أحمَدُ، لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ العِبادَةِ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ الصَّمْتِ والصَّوْمِ، فَمَن صامَ ولَمْ یَحْفَظْ لِسانَهُ کانَ کَمَن قامَ ولَمْ یَقْرَأ فی صَلاتِهِ.ای احمد! هیچ عبادتی نزد من محبوبتر از خاموشی و روزه نیست؛ پس اگر کسی روزه بگیرد، ولی مراقب زبان خود نباشد، مانند کسی است که به نماز بایستد ولی در آن قرائت نداشته باشد. بحار الأنوار، ج 74، ص 29