شب زیارتی سیدالشهدا...
نریمان پناهی
حجم:2.46مگابایت
***
تقلب نوشت:
شب که دیگه داشت به آخر می رسید........
وقتی کم کم حس کردی که پلک هات داره سنگین میشه........
دیدی دیگه نمیشه وایساد.......
آروم برو یه گوشه و یه وضو از سر عشق بگیر......
بعد بیا رو به قبله دراز بکش........
اون لحظه شک نکن سرت رو روی پای خدا گذاشتی........
آروم بخواب که خدا حسابی هوات رو داره........
***
{ســلامـــ بـــر شهـــدا}
{که هفت شهر عـشــقـــ را با پای ســـر پیموده اند}
کشته منو فاصله ها
دیدم با چشمای پر خون
پرواز چلچله ها
من موندم حالا پریشون و خسته
من موندم با کوله بار نبسته
من موندم با این پرای شکسته
نگاه کن اشک غربتم حسین(ع)
امضا کن آقا، شهادتمو حسین(ع)