آخرین پنج شنبه ماه شعبان
بیا خیلی با صفاست فرق میکنه
:تا حالا چند بار اومدم هر وقتم گفتم باز نشده
این هفته هفته آخره آخرین پنج شنبه این ماهه
:هر چی اومدم بهتر که نشد بدترم شد
ایندفعه رو بیا اون ناز کردن تو رومیخواد اون دوست داره بنده هایی که زود خسته نمیشن
:آخه ...
.
.
.
.
.
یک هفته گذشت آخرین پنج شنبه ماه شعبان سر رسید
رفقا با همدیگه رفتن برا مناجات شعبانیه
خداوندا! با مهلت و میدانی که به نفس داده ام، بر خویش ستم کرده ام، پس اگر مرا نیامرزی، پس وای بر من.
خدایا! همواره در طول زندگی، از لطف و احسانت برخوردار بوده ام، پس از مرگ هم، لطف خویش از من دریغ مدار.
خدایا! چگونه مایوس باشم از اینکه پس از مرگ هم نگاه لطف و احسان تو بر من خواهد بود، در حالی که در طول حیاتم، با من جز احسان و نیکی نکرده ای.
خدایا! کار مرا آنگونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی (نه آن سان که من در خور آنم).
خدایا! با بزرگواریت، به من عنایت کن، بر گناهکاری که در لجه جهل خویش فرو رفته است.
خدایا!
نمیدونید چه صفایی داشت موقعی که نام حسین تو فضای مجلس پیچید و خود به خود اشکها جاری شد
توصیه به تمامی دوستان آخرین پنج شنبه این ماه رو از دست ندید.
خدایا بحق فرزند زهرا(س) دل تمامی دوستان ما را آرام و شاد گردان.
((الـــــــــهی آمـــیــــــن))
تا وقتی که به تو احتیاج دارند.
از پیشت میروند یک روز،کدام روز؟
وقتی کسی جایت آمد.
دوستت دارند،تا چه موقع؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوست داشتن پیداکنند. میگویند عاشقت هستند ، برای همیشه؟؟
نه...!! فقط تا وقتی که نوبت "بـازی" با تو تمام شود.
**و این است بازی تلخ باهم بودن**