بـ ران ــا

دلم هواتونو کرد

پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۲۸ ب.ظ

آن شب غلامی خاطرهـ تعریف کرد. از اولین روز هایی که آمدهـ بودند شرهانی می گفت:" قرار گاهـ به ما اجازهـ ی تفحص نمی داد. می گفتند: امنیت ندارد. منافقین تو ی منطقه اند، نمی شود. وقتی اصرار ما را دیدند قرار شد یک هفته موقت باشیم اگر شهید پیدا کردیم مجوز بدهند. و ما رسما وسایلمان را بیاوریم و شروع کنیم. از یک طرف خوشحال بودیم که ماندهـ ایم،از طرف دیگر وقت کم و منطقه وسیع و خطرناک،می ترسیدیم نتوانیم شهیدی پیدا کنیم.

هر روز از میدان های وسیع مین، سیم خاردار ها و تله های انفجاری می گذشتیم. اما هر روز ناامیدتر می شدیم. مین های منطقه، منافقین، عراقی ها از هیچکدام آنقدر نمی ترسیدیم که از دست خا لی بر گشتن می تر سیدیم. روز آخر ماندنمان، نیمه شعبان بود آن روز رمز حرکتمان " یا مهدی (عج) " بود.

عجیب همه پریشان بودند. خورشید هم دست پاچه بود انگار.  زود تر از همیشه رفت پشت ارتفاع 175، نزدیک غروب بود و لحظه ی وداع، باید سریع از منطقه می رفتیم. بچه ها از خود بی خود بودندمی گفتند دیدید قابل نبودیم. با نام" مهدی" روز نیمه شعبان کار را شروع کردیم و حالا باید برگردیم. اشک حلقه زدهـ بود توی چشم هایشان. هر کس دنبال چیزی می گشت برای یادگار و تبرک با خودش ببردیکی یک مشت خاک بر می داشت. یکی یک تکه سیم خاردار. من هم رفتم سراغ شقایق وحشی. می خواستم با ریشه درش بیاورم بگذارم توی قوطی کنسرو، وقتی شقایق را آرام جدا کردم از زمین دیدم ریشه ی شقایق روی جمجمه ی شهید سبز شدهـ . روی سجدهـ گاهش با فریاد" یا مهدی (عج) " بچه ها همه جمع شدند.

آرام آرام خاک ها را کنار می زدیم دلهرهـ داشتیم کاش هم پلاک داشته باشد هم از لشکر باشد. پلاک که پیدا شد همه سلام دادند بر محمد(ص) و آلش. پلاک را استعلام کردیم روی پا بند نبودیم شهیدمهدی منتظر القائم بود از لشکر امام حسین(ع)... 

منبع: کتاب سرزمین مقدس، موسسه ی روایت سیره شهدا،ص139

نظرات  (۹)

کاش منم الان تو یکی از این مناطق بود.
چقدر زیبا..
خوشا به حالشان
دلمان هوای منطقه کرد..
پاسخ:
زیباست بله
۱۹ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۱۸ یادآوربهشت
سلام خیلی زیبا بود ان شاالله ماهم لایق شهادت باشیم در پناه حق یامهدی
پاسخ:

سلام

ممنون

ان شاالله

روحشان شاد
واقعا خاطره ای غم انگیز بود...........

منتظر حضورتون هستیم
پاسخ:

راهشان پر رهرو


ب روی چشم

سلام ما بر تو باد هر صبح و شام ای شهید...

پاسخ:
و سلام بر شهدای کرب و بلا
۱۷ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۵۶ یک سبد سیب

شهدا ، تو کویر ِ دلامون بارونن...


---

جالب بود

یا مهدی(عج)...
پاسخ:
ممنون
یاد همه ی بچه های تفحص به خصوص مجید پازوکی بخیر
دلم عجیب هوای شرهانی کرد ، لحظه شماری میکنم که امسال هم دعوت بشم
سلام
دعامون کنید
پاسخ:

سلام

عاقتبتون بخیر


۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۴۲ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
شهدا...
یا مهدی...
گل شقایق....
شهید مهدی منتظرالقائم...

کل متن ،هر خطش یه کتاب حرف داره....

شهدا شرمنده ایم ولی شما مارو رها نکنید...
پاسخ:

شهید نظر میکند به وجه الله.



۱۶ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۳۴ حلقه تربیتی شهید اسماعیل زاده تسوجی
بسم رب الشهدا والصدیقین
سلام
خدا قوت
واقعا عالی بود
پاسخ:

سلام

عاقبت شما بخیر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی